بسیاری از خاطرات کودکی ما از محرم و صفر مربوط به روزهایی است که در کنار پدر و مادرمان برای شرکت در روضه به خانه اقوام یا همسایهها میرفتیم. روضههایی که هر کدام براساس ذوق و سلیقه میزبانش رنگ و بوی متفاوتی داشتند اما همگی برای یک عشق مشترک و به بهانه شرکت در عزای سیدالشهدا(ع) تشکیل میشدند. سینهزنیها و عزاداریهایی که در این مجالس میدیدیم در خاطر همه ما نقش بسته است. مجالسی که حضور در آن از همان کودکی بذر محبت ائمه(ع) را در دل ما میکاشت. حوا حیدری که حالا خودش مادربزرگ چند کودک است از کودکی این وضعیت را تجربه کرده است. در مجالس ائمه(ع) رشد پیدا کرده و قد کشیده است. پدر و پدربزرگش روحانی بودهاند و از زمانی که به یاد دارد در این مجالس عزا در کنار مادر و یا پای منبر پدرش بوده است. او که این سنت را ادامه داده حالا خود یکی از برگزارکنندگان روضههای قدیمی در مشهد است.
روضههایی با قدمت 24 ساله
در انتهای خیابان شهید صیاد شیرازی، در کوچه بنبستی به منزل حوا خانم میرسم. او با چادررنگیای دم در ایستاده و منتظر رسیدن من است. پس از خوشامدگویی به داخل منزل دعوتم میکند. به همراه او از چند پله بالا میروم و وارد پذیرایی خانه میشوم. تمام در و دیوار خانه پر از پرچمهای محرم و پارچههای سیاه است. سماور و قوری بزرگی در آشپزخانه روی گاز است که مناسب دم کردن چای روضه است. فضای اینجا طوری است که انگار همین الان قرار است مجلسی در آن برپا شود. به شوخی میگویم انگار هر روز در خانه شما روضه است. در جوابم میگوید: «شاید هر روز نه ولی حداقل هر هفته حتماً یک بار هست».
منزلی که در آن به دیدن حوا خانم رفتهام قبلاً متعلق به پدرش یعنی حاج شیخ محمدتقی حیدری بوده است. خانواده حیدری حدود ۵۰سال پیش، زمانی که حوا خانم کودک چهار سالهای بوده برای زندگی از قاینات به مشهد میآیند. سالهای اول زندگی در مشهد را در محلههای اطراف حرم میگذرانند و چند سال بعد به خیابان شهید صیاد شیرازی نقل مکان میکنند. او از گذشتههای دور برایمان نقل میکند: «زمانی که به این محله آمدیم، اینجا هنوز خیلی آباد نبود. مسجدی در این اطراف وجود نداشت و اهالی محله برای نماز جماعت یا برگزاری مراسم به منزل پدرم میآمدند. پدرم در طول سال در همه شهادتهای ائمه(ع) بساط روضه را برپا میکردند و همسایهها برای شرکت در عزاداری به منزلمان میآمدند. تا زمان ساخت مسجد در محله، خانه ما پایگاه حضور مردم برای امور مختلف بود. پس از آن هم حدود ۲۳سال مرحوم پدرم تا زمان حیاتشان امام جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) بودند».
خانه و روضههایش را با هم گرفتم
حاج خانم داستان ساکن شدنشان در اینجا را اینگونه تعریف میکند: من و جواد آقا سال۱۳۶۴ ازدواج کردیم. اوایل زندگی در چهارراه خواجهربیع بودیم و پس از چند سال به این منزل نقل مکان کردیم. این خانه یادگار پدر و مادرم است. پس از فوتشان سهم خواهر و برادرانم را خریدیم تا این منزل حفظ شود. این خانه برای اهالی محله خاطرهانگیز و یادگاری به جا مانده از پدرم است. همسایهها میگویند: «این منزل یادگار حاج آقا حیدری است و ما را به یاد ایشان میاندازد. هر زمان به خانه شما میآمدیم حاج آقا یا در حال عبادت بودند یا در حال مطالعه». حوا خانم در طول این سالها تلاش کرده مسیر پدر را ادامه دهد و برنامههای او در این منزل را حفظ کند. او علاوه بر برگزاری جلسات هفتگی تلاوت قرآن، در ایام فاطمیه، دهه اول محرم، شهادت امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، شبهای قدر و... در منزلش میزبان سوگواران ائمه(ع) است. او معتقد است این عشق و علاقه به برگزاری چنین مجالسی میان تمام اعضای خانوادهاش وجود دارد و میگوید: «من و خواهر و برادرانم هم از همان بچگی با روضه مأنوس و همیشه همراه پدر و مادرم در این مجالس بودیم. همه ما دوست داریم مثل آنها در خدمت اهل بیت(ع) باشیم. من هم تمام تلاشم را کردهام. البته برادرم هم راه پدر و پدربزرگم را ادامه داد و روحانی شد. شوهر خواهرهایم هم روحانیاند. به همین دلیل سخنران و روحانی مجالس ما از اعضای خانواده خودمان هستند».
لباس خادمی بر تن حوا خانم
حوا خانم در مسیر دیگری هم در حال خدمت به خانواده ائمه(ع) است. او 20 سالی است که لباس خادمی حرم علیبن موسیالرضا(ع) را به تن دارد و در خدمت زائران آقا بوده است. خاطره نخستین روز خدمت در حرم مطهر رضوی را به شیرینی به یاد دارد: «من بسیجی فعال بودم و به همین سبب توفیق خدمت در حرم را پیدا کردم. نخستین باری که به عنوان خادم به حرم رفتم، روز عید فطر سال۱۳۸۲ بود. حس بسیار فوقالعادهای داشتم. روال کار به این صورت بود که نیروهای تازه وارد چند ماه اول خدمت را در ورودیها و بازرسیها بگذرانند و پس از آشنا شدن با فضای حرم، در داخل خدمت کنند. اما آن روز چون جمعیت زیادی به حرم آمده بودند از خدام شیفتهای دیگر هم دعوت شده بود برای کمک بیایند. نام من هم به اشتباه در جمع آنها نوشته شد و موقع تقسیم به توحیدخانه در کنار پنجره فولاد فرستاده شدم. البته که این خواست حضرت بود تا در نخستین روز در چنین مکان مقدسی خدمت کنم».
این خادم بارگاه ملکوتی امام رئوف از عنایت آقا در زندگیاش چنین میگوید: «پنجره فولاد همیشه برای من خاص بوده است. در طول زندگیام هر حاجتی داشتهام، کنار پنجره فولاد از آقا طلب کردهام. سفرهای مکرر کربلای خود را از پنجره فولاد امام رضا(ع) دارم. واقعاً عقیده دارم هر چه دارم و ندارم از حضرت رضا(ع) گرفتهام».
نذر سلامتی جوادآقا
ماجرای روضه شهادت امام رضا(ع) را از زبان شوهر حوا خانم میشنوم: «من در زمان جنگ به سربازی رفتم. مادرم برای سلامتی من نذر میکند همزمان با شهادت امام رضا(ع) دیگچه بپزد و در منزلش مراسم عزا برپا کند. همسرم هم پس از ازدواجمان این نذر را تا امسال ادامه داده است». حوا خانم نذر سکینه خانم، مادر شوهرش را ادامه داده و دیگِ دیگچه را هر سال همزمان با شهادت امام رضا(ع) به پا میکند. البته به غیر از مراسم شهادت امام رضا(ع) و دهه اول محرم، چند شب دهه آخر محرم و چند شب اول ماه صفر در منزل خانواده طحان مراسم عزاداری بپاست. او در مورد این نذرهای بهجا مانده میگوید: «مراسم احیای شبهای قدر یادگاری مادرم، روضههای دهه آخر صفر یادگاری مادرشوهر و جلسات قرآن میراث پدرم است».
مدرس قرآن، مانند پدر
حوا خانم در سازمان تبلیغات اسلامی دورههای تربیت معلم قرآن را گذرانده و از سال۱۳۷۶ تاکنون در خانهاش و مجالس دیگر به تدریس قرآن و احکام برای بانوان محلهاش مشغول بوده است. در منزلش جلسات منظم هفتگی تلاوت قرآن برگزار میکند و به آموزش روانخوانی و تجوید و توضیح برخی آیات میپردازد. این جلسات در ماه مبارک رمضان به صورت روزانه بوده و در شبهای قدر نیز میزبان مؤمنانی است که برای مراسم احیا در اینجا حضور پیدا میکنند. البته حوا خانم چراغ روضهها را در دوران کرونا هم روشن نگه داشته و با جمعیت محدود روی پشتبام مراسم احیای شبهای قدر را برگزار کرده است. او جلسات تلاوت قرآن را هم در این دوران به صورت مجازی تشکیل داده که تا امروز هم این برنامه را ادامه داده است چرا که در آن روزها غیر از همسایهها و فامیل، افراد زیادی از شهرهای مختلف ایران به جمعشان اضافه شدند تا در این ختم قرآن هفتگی سهیم باشند.
حوا خانم در طول این سالهای زندگی مشترک همیشه حمایت و همدلی همسرش را در کنار خود حس کرده است. او قدردان همراهیهای جواد آقا است و میگوید: «الحمدلله شوهرم برای مجالس ائمه(ع) هیچوقت کم نمیگذارد و برای همه برنامهها مشوق من است. اگر در مسائل مالی با مشکلاتی مواجه باشیم روی بخشهای دیگر زندگی ما تقسیم میشود. اگر هم لازم باشد از زندگی شخصی میزنیم اما روضهها را بهتر از سال پیش برگزار میکنیم. هرچه به روضهها و مراسم ائمه(ع) بها دهیم باز هم کم است، چرا که حضرت زهرا(س) صاحب عزای اصلی این مجالس هستند».
او امسال هم در پنجاه و ششمین محرم عمرمش پای عهدی که بسته، مانده و در دهه اول محرم روضه اباعبدالله(ع) را در منزلشان برپا کرده است. درِ خانه حوا خانم هنوز هم همیشه به روی عاشقان ائمه اطهار(س) باز است و در مراسم مختلف میزبان آنهاست.
نظر شما